دو جانور بامزه و عجیب و غریب، به طور اتفاقی وارد یک حفره زمانی می ‌شوند و به آینده سفر می کنند. آنها متوجه می شوند که گونه آنها منقرض شده است و گونه ‌های جدیدتری جای آنها را گرفته اند. اکنون تصمیم می گیرند تا جلوی این اتفاق وحشتناک را بگیرند و مانع نابودی نسل خود شوند و...

داستان این فیلم درباره‌ی پرفروش ترین نویسنده نیویورک تایمز به نام کارل وبر است که با هادسون و خانواده ای از وکلای آفریقایی تبار آمریکایی آشنا می شود که توسط برادی هادسون وکیل مشهور رهبری می شود. وظیفه آنها دفاع از خواننده برنده جایزه گرمی ساوانا است که متهم به قتل شوهرش کیل کربی می باشد.

داستان فیلم در مورد دامادی است که به طور اتفاقی مقصد عروسی و ماه عسل خود را در یک تفریحگاه در جامائیکا رزرو می کند و …

به نظر می رسد "توبی" یک سگ معمولی است که زندگی ساده ای دارد اما خانواده اش از موضوع مهمی خبر ندارند، او مامور مخفی دولت می باشد ...

داستان فیلم درباره تعدادی دوست که سعی دارند فرصت هایی را که در دوران کودکی از دست داده اند جبران کنند. آن ها یک تیم بیسبال تشکیل می دهند و ....

"ریچارد کلارک" به تازگی آکادمی مشهور و خوشنام "ولینگتون" را ترک کرده تا در یک دبیرستان تدریس کند. او اکنون تلاش می کند تا الهام‌بخش دانش آموزان ضعیف باشد تا نمره های خوب بگیرند. او همچنین به یکی از معلمان آنجا علاقه مند شده و...

در خلاصه داستان این فیلم کمدی و ماجرایی آمده است ، پسربچه‎ای ماجراجو به نام پیتر همراه با دوستش و سگ وفادار خود در تلاش هست تا پدرش را از اتفاقی که قرار است برایش رخ دهد نجات دهد. اما…

در قسمت دوم این انیمیشن میویس با جاناتان ازدواج کرده و صاحب پسری نیمه انسان نیمه خون آشام می شوند به نام دنیس. از طرفی میویس به همراه همسرش به خانه ی جانی مسافرت می کنند و دنیس را پیش دراکولا می گذارند. در این میان پدر دراکولا٬ ولاد با گویندگی مل بروکس سر میرسد تا تربیت دنیس را به عهده بگیرد. اما او با دراکولا مشکل اساسی دارد.

هیولاها سالهاست که از ترس انسان ها (!) خواب و خوراک ندارند. کنت دراکولا هتلی مخصوص هیولاها می سازد که بدون نگرانی می توانند در آنجا اقامت داشته باشند اما با ورود یک انسان همه چیز بهم می ریزد...

پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...

یک توستر به همراه یک پتو،یک رادیو و یک جاروبرقی پس از رها شدن در کلبه ای میان جنگل سفری خطرناک را برای پیدا کردن صاحب خود به شهر آغاز می کنند...